دشمنان و معاندان  شخصیت محبوب "که چندی پیش شب تولد خود را جشن گرفته بود و حتی آثارش در همین صفحه هم یافت میشود" چون چشم دیدن او را نداشتند به بهانه خفت گیری، گوشی قاپی قصد جان او را کردند، که البته با لطف و نگاه حضرت حق در این عمل شنیع ناموفق ماندند و فقط ضربتی بر دست او وارد کردند و برای خالی نبودن عریضه ماسماسک همراهش را از او قاپیدند.
در ساعتی از شب روز اول هفته مردی جوان در پیاده رویی در نزدیکی خانه خود درحال راه رفتند و کار کردند با تلفن همراه(که هر چی میکشیم تقصیر همینه) خود بود که دو خفت گیر از خدا بیخبر مسیرش را سد نموده و پس از وارد کردن ضربتی عمیق بر دست این جوان بی نوا ،قصد ماسماسک همراه او را کردند که البته با استقبال و همراهی این جوانک رو به رو شدند و پس از دریافت ماسماسک، راه خود را کج کرده و رفتند و جوان را با دستی زخم خورده و پشیمانی ور رفتن با ماسماسک و حالی خسته تنها گذاشتند که برود و به مامورین محترم پلیس بگوید و دوستان بگردند و شاید این خدانشناس ها به سزای عملشان برسند و بفهمند که نباید با سرمایه های مملکت چنین کاری کنند، که چوب خدا صدا نداره ولی درد حسابی!!!!
نکته ای ناگفته نماند ،در این میان شاعری خوش زوق که از این ماجرا آگاه شد نقیضه زیبا سرود:
     رسپلی که خفت میکردی همه عمر        دیدی که چگونه دزد تو را خفت بکرد
                                                                                                                (رسپلی)
متاسفانه شاعر اعتقاد زیادی به وزن عروض ندارد و هرچه بردلش نشیند بر زبان آورد.



پ.ن1:حالب آنکه این جوان شاد بعد از این حادثه به خانواده اینطور اطلاع میده که"یه اتفاق جالب، خفت شدم،گوشیم رو زدن و روم چاقو کشیدن :))) " 
انشالله که خداوند به او عقلی و به خانواده اش صبری عنایت فرمآید.                                                  آآآآآآآمییییییین.

پ.ن2:یکی از دوستان که از ماجرا با خبر شد،پرسید زورگیری بود یا درگیری ؟؟ که اینجانب جواب دادم:زورگیری + اندکی درگیری، فقط اون زد و رفت.

 پ.ن3:یک سری فیلم و تصویر خوب و البته نامناسب از من و دوستان تو تولده تو انقلاب بود که خدالعنت کنه دزد را........