به نام او
یادمه یه موقعی تصمیم گرفتم کمتر حرف بزنم (احتمالا هیچکدوم از دوستام باور نمیکنند و جدیتر اینکه اجراییش کردم) دلایل خودش رو هم داشت اینکار از اینکه وقتی زیاد حرف میزنی بیشتر چرت میگی و حرفهات غلط و بیاعتبار میشند یا اینکه وقتی زیاد حرف میزنی فرصت فکر عمیق رو از خودت میگیری.
اما امروز هم به این نتیجه رسیدم که باید کمتر صحبت کنم البته از نوع متفاوت، البته خودم تنها هم به این نتیجه نرسیدم، یکی خوب میشناسه من رو نکتهای رو گوشزد کرد که بعد چند دقیقه تامل دیدم راست میگه (متاسفانه).
دفعه قبل تصمیم بر کم حرف زدن بود، الان تصمیم بر کمتر بحث و جدلی کردنه، فهمیدم تو بحث (در اصل جدل) خیلی آدم نامردیم، بنظر در ظاهر خوب و همراه اما به طور هوشمندانه آدمها رو میبرم سمت اینکه نهایتاً چیزی که من میخواهم انجام بشه و دروغ چرا ترسناکه اینکارم و کمکم از خودم میترسم :)
همین، ایشالا در پناه خودش :)
پ.ن: این نوشتها برام خیلی مَثَل توییت رو داره، ولی اینجا رو بیشتر دوست دارم، توییتر توش چشم زیاده.
شاید بهتر باشه به جای تمرکز رو کمتر حرف زدن
رو فکر کردن قبل حرف زدن تمرکز کنین
اینجوری هم خود به خود خیلی از حرفا حذف میشه و هم اشتباهات و چرت گویی ها کمتر میشه
چون حتی اگه کمتر حرف بزنین بازم اشتباهات تو حرف زدن کمتر نمیشه و یهویی بقیه فکر نمیکنن شما دپرس شدین و یا غیر اجتماعی
البته فقط نظر شخصیه 😑